روز دوشنبه۱/۱۱/۸۹ بعضی از بچه هارو پیداکردم برای سنگوردی برنامه ریزی کردیم ساعت ۴ بعد ظهر قرار بود به طرف کوه حرکت کنیم  یک کم برنامه ما با مشکل برخورد اعضای تیم ما دانش آموز هستند چون شیفت بعدظهر بودند تا ساعت ۵کلاس داشتند  اعضای تیم با مدیر مدرسه برنامه کوهنوردی رادر میان گذاشند  مدیر مدرسه ساعت ۴ مرخص شان کرد ساعت ۵/۴ کوله هایمان را بستیم وبطرف کوه حرکت کردیم جوری برنامه ریزی  کرده بودیم تاقبل از غروب آفتاب به پایین کوه برسیم  در راه بایکی از ریش سفیدان  روستا بنام تاج محمد رحیم خانی برخورد کردیم  با سلام واحوال پرسی ازش پرسیدیم کجا بودی به ما گفت که گوسفندانم به چرا رفتن گم شدن رفتم تا پیداشان کنم  گفتیم پیداشان کردی  در جواب گفت نه وی سفارش کرد که شما هم دنبالشون بگردی وما خوشحال شدیم بهش کمک کنیم وبا خداحافظی  با تاج محمد به راهمان ادامه دادیم کم کم هوا داشت تاریک می شد چراغ ها مانو از کوله در آوردیم یک ارتفاع ۲۰۰متری رو صعود کردیم ساعت ۷شد مسلم ولیداد یکی از اعضای تیم راه را که بلد بود جلوبود ومن هم در اخر ستون بچه هارو حمایت می کردم هوا خیلی تاریک بود راه را گم کردیم  تاگشتیم را رو پیدا کنیم با یک ارتفاع۱۰متری برخورد کردیم که  طناب را از کوله در اوردم  وبچه هارو با فرود اس فرستادم پایین و در آخر کسی نبود منو حمایت کنه برم پایین با  یک کارگاه مصنوعی فرود راپل رفتم  حدود نیم ساعت مانده بود که به محل  اسکان برسیم ۱۵ دقيقه استراحت کردیم وبعد راه افتادیم ورسیدیم به محل اسکان زیر اندازامان را پهن کردیم  نشسته بودیم که صدا های  می آمد فکر کردیم کسی اینجاست بعد از چند دقیقه با پرتاب سنگ به طرف ما فهمیدم گروه جنها هستند شبش که خسته بودیم  شام درست نکردیم صبح زود كه برنامه کوهپیمایی داشتیم زود خوابیدیم ساعت ۴صبح از خواب بلند شدیم  نماز مان راخواندیم صبحانه را آماده و کوهپیمای را شروع کردیم  تاقبل ازپایان کوهپیمای شانس با ما همراه بود  قولی که به تاج محمد داده بودیم گوسفندانش را پیدا کردیم بعد صبحانه مان را خوردیم  سنگنوردی مان راشروع کردیم  چند سری صعود میمونی رفتیم با فرود راپل وفرشته -ساعت ۱۰دونفرازدوستان که انهارو موقع برنامه ریزی پیدانکردیم  به جمع ما اضافه شد ند خوشحال شدیم تا ساعت ۱سنگ کارکردیم بع وسایلامنو جمع کردیم به آماده کردن نهار پرداختیم  ساعت ۳نهارمان آماده شد خوردیم  چون فرداش بعضی از بچه ها کلاس داشتند  باید برمی گشتیم کوله هامونو بستیم وبه طرف خانه برگشتیم ساعت ۸ شب رسیدیم .خانه-شرکت کننده برنامه ۱-عبدالقیوم کدخدائی ۲-مسلم ولیداد ۳-خیرله ولایتی۴-عیسی کدخدائی۵-عبدالحکیم میران زهی۶-نواب سینگله  دوست عزیز برایکبار هم شده به یک برنامه کوهنوردی برو.